معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند...

ساخت وبلاگ
  می توان موضوعاتی را که در کتاب های فلسفه دین و رساله ها متداول و رایج است فهرست وار ذکر کرد:دلایل له و علیه وجود خدا، مسائل مربوط به صفات خدا، مسئله شر، اختیار و امکان حیات و بقای انسان پس از مرگ، رابطه ی دین با اخلاق و دین و علم، چگونگی فهم اساسی دینی، از قبیل ایمان، نجات، خلقت و معنویت، پرسشهای مربوط به فعل الهی، خصوصا این تصور که خدا در عالم «مداخله گر» و رویدادهایی را پدید می­آورد که اگر تنها علل طبیعی صرف در کار می بودند، رخ نمی دادند، معرفت شناسی باور دینی و...) آلستون، ویلیام و دیگران، دربارۀ دین، مترجم: مالک حسینی و دیگران، ص 10( هرچند ادیان نوعا نظام های پیچیده ای از نظر و عمل هستند که هم شامل اسطوره ها و اعمال عبادی می¬شوند اما توجه فیلسوفان دین معطوف ارزیابی دعاوی صدق و کذب بردار ادیان است. در ادیان توحیدی عمده ترین این دعاوی به وجود ماهیت و افعال خدا مربوط است. این سنن عموما خدا را موجودی مجرد سروری مختار همه دان، همه توان، خالق و قیوم عالم و متعلق سزاوار پرستش بشری می دانند. مسئله مهم این است که آیا این تصور از متعلق اعمال دینی بشری، تصوری منسجم است؟ و آیا چنین موجودی واقعا هست؟ فیلسوفان دین پاسخهای عقلانی اینگونه سوال ها را جست و جو می کنند.) ( Philip l.Quin, philosophy og religion ,1997 cambrige dictionary of philosophy 3 th,p2  فلسفه دین به یک معنا، دنبال تمایل فطری انسان به تفکر جدی در باب موضوعات بسیار مهم است و بعنوان یک رشته ی دانشگاهی این تمایل فطری به پرسیدن و فهمیدن را تقبیح می کند و برای این منظور نکته یابی های نظام های صوری فلسفه را در میان می آورد و بر اعتقادات دینی اطلاق می کند.) پترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی در آمدی بر فلسفه معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 23:29

  می توان موضوعاتی را که در کتاب های فلسفه دین و رساله ها متداول و رایج است فهرست وار ذکر کرد:دلایل له و علیه وجود خدا، مسائل مربوط به صفات خدا، مسئله شر، اختیار و امکان حیات و بقای انسان پس از مرگ، رابطه ی دین با اخلاق و دین و علم، چگونگی فهم اساسی دینی، از قبیل ایمان، نجات، خلقت و معنویت، پرسشهای مربوط به فعل الهی، خصوصا این تصور که خدا در عالم «مداخله گر» و رویدادهایی را پدید می­آورد که اگر تنها علل طبیعی صرف در کار می بودند، رخ نمی دادند، معرفت شناسی باور دینی و...) آلستون، ویلیام و دیگران، دربارۀ دین، مترجم: مالک حسینی و دیگران، ص 10( هرچند ادیان نوعا نظام های پیچیده ای از نظر و عمل هستند که هم شامل اسطوره ها و اعمال عبادی می¬شوند اما توجه فیلسوفان دین معطوف ارزیابی دعاوی صدق و کذب بردار ادیان است. در ادیان توحیدی عمده ترین این دعاوی به وجود ماهیت و افعال خدا مربوط است. این سنن عموما خدا را موجودی مجرد سروری مختار همه دان، همه توان، خالق و قیوم عالم و متعلق سزاوار پرستش بشری می دانند. مسئله مهم این است که آیا این تصور از متعلق اعمال دینی بشری، تصوری منسجم است؟ و آیا چنین موجودی واقعا هست؟ فیلسوفان دین پاسخهای عقلانی اینگونه سوال ها را جست و جو می کنند.) ( Philip l.Quin, philosophy og religion ,1997 cambrige dictionary of philosophy 3 th,p2  فلسفه دین به یک معنا، دنبال تمایل فط معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 140 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 4:45

سعادت ونیکبختی برسند، به ایجادیک آرمانشهر می اندیشید.افلاطون در آرمانشهرخودطبقات انسانی را ازمرتبه ی پایین وابتدایی تامراحل عالی دنبال می کندوآنچه که می توانددلیلی برای گردآوری انسانها در نظریکدیگرباشد، نیازها وضرورت های معشیت است. در سفر مصرافلاطون تحت تآثیر حکومت های روحانی مصر قرار گرفته بودودر مقابل با جمع نالایق"اکلیسای"آتن، حکومت مصرشکل عالیتری ازطرزحکمرانی به نظرمی رسید.وی مدتی درایتالیادر میان یک جمعیت فیثاغورسی زندگی کرده بود؛این جمعیت اشتراکی مسک  بودند.در اسپارت اوطبقه ی حاکمه ی کوچکی رادیده بودکه در میان یک قوم مطیع وفرمانبردار زندگی خشن وساده ای داشتند.وی شنیده بودکه اورپیدس ازاشتراک زنان دفاع می کندوطرفدارآزادی بردگان است وصلح وآرامش یونان رادراتحادیونانیان می داند.(ویل دورانت، 1387: 42)      در اندیشه ی افلاطون اخلاق وسیاست ازهم جدانیستندوفضایل اخلاقی چون سعادت،عدالت وفضیلت در دولتشهر صورت می گیرد.لذاقبل ازپرداختن به سیاست افلاطون به فلسفه ی اخلاقی وی می پردازیم.   اخلاق((ethic      علم اخلاق بیشتربر مجموعه ای ازقواعدواصول که آدمیان درزندگی به کار می برند، دلالت دارد.سرچشمه ی اخلاق در زندگی روزانه ی مااست.فیلسوف مانندانسان عادی، مطالعه وتوجه خودرا درباره علم اخلاق باتفکردرباره ی اوضاع واحوالی که برای مردم مشترک است آغازمی کند، لیکن برای بحث های جامع تر از اینه فراتر معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 121 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 4:24

ramin.qolizadeh71☄با اشاره به گفتاری از محمد‌رضا شفیعی‌کدکنی ✨ "خودشیفگیِ فرهنگی" از "خودشیفتگیِ فردی" بسی خطرناک‌تر است و دریغا که این بلیّهٔ فرهنگی در ما ایرانیان بلوای عام است؛ بسیار رواج دارد، اما انگار علاج ندارد. ✨ بینشِ فرهنگی از آنِ کسی است که توانایی دیدنِ سایه ـ روشن های فرهنگ را داشته باشد. کور است آنکه تنها شیدای روشنایی‌ها شود و تارکِ تاریکی‌ها باشد. ✨ کدکنی ناقدِ سنّت است نه ناقلِ آن؛ به درستی می‌داند هیچ گره فروبسته‌ای گشوده نخواهد شد مگر با اقتباس مبتکرانه و خلاقانهٔ یک سنّت؛ البته نه یک اقتباسِ انفعالی، بلکه یک اقتباسِ انتقادی. ✨ کدکنی، در گفتگو با سنّت، در جستجوی این است که چرا در قرونِِ اخیر، مشعلِ اندیشه و فرزانگی، فروزانی گذشتهٔ خود را ندارد؟ ✨ بخشِ مُعظمِ "جهادِ اکبر" مبارزه با "نفسِ جمعی" و "نفس‌پرستیِ گروهی" است؛ نه "نفسِ فردی" و "نفس‌پرستیِ شخصی". ✨ جزمیت‌گرایی در میان بیماری‌های ذهنی بیشترین قرابت را با جُذام، در میان بیماری‌های جسمی، دارد. جزمیت‌گرایی جُذامِ فرهنگی است. ✨ جزمیت‌گرا دردآگاهی ندارد و برای پروسهٔ درمان نه تنها آمادگی و گشودگی لازم را ندارد، بلکه مقاومت نیز نشان می‌دهد و مانع‌تراشی می‌کند. ✨ جزمیت‌گرا، با بداهتِ تمام، از عیوبِ خویش، فضیلت می‌سازد؛ همانگونه که با بلاهت تمام پنجه در آفتابِ حقیقت می‌افکند و دُن کیشوت وار با هر واقعیتی می جنگد و معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 176 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 4:24

About the philosophy and philosopher - پاسخ به ادعای دکتر سروش از طرف رامین قلی راده خوش آمدید پاسخ به ادعای دکتر سروش از طرف رامین قلی راده   دکترسروش درباب_بحث_های_همجنسگرایان_اخلاق_وحق#چالش_اخلاق_و_حق#ایا_حیوان_ناطقیم_یاحیوان_مکلف_یاحیوان_محق؟اخیرا فایل سخنرانی ای از #دکترسروش گوش دادم که در مورد همجنس گرایان و اینکه آیا آنها حق دارند که قیام کردند تا حق خودشان را استیفا کنند یا نه؟؟؟ و اگر حق دارند پس تکلیف اخلاق چه میشود؟چه بلایی سر اخلاق می اید؟؟البته خود دکتر اظهار میکنند که این مساله، مساله جدیدی هست و هنوز به نتیجه ای نرسیده اند.نکته بعد که می گویند این است در ایران انسانها بیشتر خودشان حیوان مکلف میدانند حیوان محق.تکلیف را بنوعی با اخلاق بصورت مسامحه ای میتوان برداشت کرد که یکی گرفته است.و بنوعی اخلاق را در برابر حق قرار میدهد چون وقتی همجنسگرایان حق خودشان را بگیرند در مورد تکلیف و سرنوشت اخلاق نگران هستند!!با اینکه خودشان تاکید میکند که حق مداری و خود را صاحب حق دانستن. یکی ار فرزندان عصر جدید است.ولی باز جانب اخلاق و تکلیف را میگیرند برخلاف گفته ی خودشان.ینی جانب حق را بگیرند بدون پیش فرض یا طرف یکی را بگیرندآنگاه دنبال حقیقت نیست.پاسخی که به ایشان شایسته است داده شود در مورد حق و اخلاق و چالش انها،در ابتدا سوالی باید پرسید : آیا این چالش واقعا معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 140 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 4:24

About the philosophy and philosopher - ارش نراقی و ادب عاشقی و خوش آمدید ارش نراقی و ادب عاشقی و ادب جدایی در رابطه عاشقانه: انگار هنر عاشقی بیشتر آداب دانی و نکته سنجی در مقام پیوستن است، که باید دل محبوب را به دست آورد. هنر عاشقی شکل تعالی یافته هنر شکار است، اما شکار دل. عاشق بر گرد محبوبش می چرخد، می رقصد، پر می گشاید، نغمه سرمی دهد تا جلوه زیبایی هایش نظر محبوب را جلب کند، و او را به پاسخ متقابل و متقارن برانگیزد. ظاهراً شیوه دلربایی انسانها و سایر حیوانات تفاوت ساختاری بنیادینی ندارد. تفاوت اما در اخلاق عاشقی است. در قلمرو ما انسانها شکار دل محبوب به هر شیوه ای روا نیست، شیوه انسانی، عشق ورزی در قلمرو اخلاق است- یا باید باشد. اما به نظرم مهمترین ویژگی عشق ورزی انسانی، یعنی عشق ورزی در قلمرو اخلاق، رعایت آداب پیوستن نیست، آداب دانی در مقام گسستن است. ما در مقام شکار دل محبوب سراپا هوشیار و مراقب ایم و هزار و یک دقیقه ظریف را رعایت می کنیم، اما در مقام گسستن غالباً زمخت، بی ملاحظه و بی ادب می شویم- انگار نه انگار که مسؤولیت عاشقی به مقام وصل منحصر نیست، در هنگام فصل هم هست. همه ما کمابیش می دانیم که تجربه عاشقی در غالب موارد باران بهاری است- تند می بارد و زود سرمی آید. اما زخمهای عشق همیشه با ما می ماند. غالب زخمهایی که عشق بر روح ما حکّ می کند نه از اصل معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 112 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 4:24

مردن یا مرگ چیست ؟ چیزی جز قطع علایم حیاتی و عدم گردش خون نیست .من مرگ را امر هولناک ورشن مندانه می نامم. مرگ اندیشی چیزی جز تفکر به مرگ نیست .تفکر و تعقل چه در خلوت و چه در جمع واجتماع  به مرگمی باشد . فکر به این که روزی من  خواهم مرد و دیگر چیزی نخواهم دید .توجه به مرگ که  نتها حقیقت گریز ناپذیر است که همه با آن مواجه خواهیم شد البته تا حال خاظر .من این اصل را تفکر ویرانگر مینامم. بی معنایی یعنی رنگ باختن تمام امور بارزش دنیا در برابر مرگ . این اصل را اصل بیگانگی با همه امر متعلق به دنیا به جز مرگ می نامم.  : / فراورده ی  سه مولفه ی  اصل امر هولناک و روشنمندانه و اصل تفکر ویرانگر و اصل بیگانگی اصلی با نام تنهایی است.  عده ای به فکر رهایی از این موقعیت برخواهند خواست و به جستجوی معنا  بر میخیزند یعنی در برابر موقعیت  در _ مرگ _ احاطه شدن  بر میخیزند و در این جاست که مولفه های پیشین گوهری را به وی اعطا میکند . این اصل نهایی را اصل انسانیت می نامم با لوازم . ابزارهای مختص به خودش . بابراین مرگ و توجه به مرگ و اندیشیدن بدان ،  معنای زندگی را روشن خواهد کرد . v       توضیح و تفصیل اصول مذکور : سخن را از تفکر و تعقل از منظر امام علی و کتاب مقدس اسلام شروع نمودیم و اصولی چند اشاره نمودیم حال ربط و نسبت انها با همدیگر تفکر در اسلام مورد تاکید است اما ماهیت تفکر و متعل معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 137 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 18:07

    پرسش از  ماهیت و منشاء دین یکی از مهمترین مسائل و مباحثی است که با ظهور مدرنیته و غلبه عقل گرایی و علم گرایی بخصوص نزد بشر امروز مورد پژوهش قرار گرفته است. برخلاف نگرش تحویل گرایانه ومادیگرا که تلاش کرده اند منشأ دین را به به امور مادی و دنیوی و تجربه پذیر حواله دهند اندیشمندانی مانند الیاده و علامه جعفری دین را امری مستقل دانسته و برای منشأ آن امری غیر مادی قائلند . در نظر الیاده دین به تجربه امر قدسی راجع است. الیاده می گوید کارهای پدیدارشناس با اسناد تاریخی بیانگر و نمایانگر جلوه های امر قدسی است و می کوشد رمز موقعیت وجودی و معنای دینی بیان شده از طریق داده ها را کشف کند. قدسی و دنیوی بیانگر دو وجه از بودن درجهان است و دین همواره شامل تلاش انسان دینورز برای فرارفتن از جهان عرفی یا دنیوی ، نسبی و تاریخی_ زمانی به مدد تجربه کردن جهان فرا انسانی ارزش های متعال است. علامه جعفری دین را امری فطری و منشا دین را خدا می داند. علت گرایش انسانها به دین ( دینداری ) امری فطری و درونی است، یعنی منشاء درونی دارد و تحمیلی از ناحیه بیرونی صورت نگرفته است، به عبارت دیگر انسانها اینگونه آفریده شده اند که به سوی اموری گرایش دارند که از جمله آن امور میل آنها به سوی دین و دین ورزی و دینداری است، زیرا اولا دین هرگز در هیچ جامعه ای مغفول نمانده و غایب نمانده، ثانیا به تعلیم نیازی نداشته و ثالثا قا معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 140 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 18:07

بد نیست نام این دوست را به خاطر بسپاریم چون بعدها، چه اینجا و چه جاهای دیگر، از او بیشتر خواهیم شنید: محمدمهدی اردبیلی. همانطور که از عنوان‌اش پیداست کتاب متمرکز است بر شرح و تفسیر فصل اول و دوم «پدیدارشناسی روح» که به ترتیب به آگاهی و خودآگاهی اختصاص دارد. از این حیث کتاب هدف متواضعانه‌ای پیش پای خود گذاشته است: اندیشیدن به کمتر از یک سوم «پدیدارشناسی روح». کتاب اردبیلی جدا از مقدمه‌اش که به جایگاه «پدیدارشناسی روح» در فلسفه‌ی هگل، ماجرای نگارش خود کتاب و معنای پدیدارشناسی و روح پرداخته است، متناسب با بخش‌بندی‌های خود «پدیدارشناسی» تنظیم شده است: فصل اول به پیشگفتار کتاب اختصاص یافته است. اردبیلی پیشگفتار «پدیدارشناسی» را به مثابه‌ی مانیفست فلسفی هگل دوره‌ی میانی قرائت می‌کند و از همین رو زمان زیادی را صرف کاویدن آن می‌کند. فصل‌های دوم، سوم و چهارم به ترتیب به یقین- حسی، ادارک، و نیرو و فاهمه اختصاص دارد که در واقع همان دقایق یا برهه‌های آگاهی‌اند. فصل پنجم گذار آگاهی به خودآگاهی را توضیح می‌دهد، همان برهه‌ای که آگاهی خود را به وساطت یک آگاهی دیگر به ابژه‌ی خود بدل می‌کند. فصل‌های بعدی کتاب، فصل‌های ششم، هفتم و هشتم، به سراغ دقایق این برهه می‌روند: خدایگان و بنده، تلاش برای آزادی، و آگاهی ناشاد. با پایان سفر روح در برهه‌ی خودآگاهی و در آستانه‌ی ورود به دقیقه‌ی عقل، کتاب اردبیلی نی معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 153 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 18:07

سعادت ونیکبختی برسند، به ایجادیک آرمانشهر می اندیشید.افلاطون در آرمانشهرخودطبقات انسانی را ازمرتبه ی پایین وابتدایی تامراحل عالی دنبال می کندوآنچه که می توانددلیلی برای گردآوری انسانها در نظریکدیگرباشد، نیازها وضرورت های معشیت است. در سفر مصرافلاطون تحت تآثیر حکومت های روحانی مصر قرار گرفته بودودر مقابل با جمع نالایق"اکلیسای"آتن، حکومت مصرشکل عالیتری ازطرزحکمرانی به نظرمی رسید.وی مدتی درایتالیادر میان یک جمعیت فیثاغورسی زندگی کرده بود؛این جمعیت اشتراکی مسک  بودند.در اسپارت اوطبقه ی حاکمه ی کوچکی رادیده بودکه در میان یک قوم مطیع وفرمانبردار زندگی خشن وساده ای داشتند.وی شنیده بودکه اورپیدس ازاشتراک زنان دفاع می کندوطرفدارآزادی بردگان است وصلح وآرامش یونان رادراتحادیونانیان می داند.(ویل دورانت، 1387: 42)      در اندیشه ی افلاطون اخلاق وسیاست ازهم جدانیستندوفضایل اخلاقی چون سعادت،عدالت وفضیلت در دولتشهر صورت می گیرد.لذاقبل ازپرداختن به سیاست افلاطون به فلسفه ی اخلاقی وی می پردازیم.   اخلاق((ethic      علم اخلاق بیشتربر مجموعه ای ازقواعدواصول که آدمیان درزندگی به کار می برند، دلالت دارد.سرچشمه ی اخلاق در زندگی روزانه ی مااست.فیلسوف مانندانسان عادی، مطالعه وتوجه خودرا درباره علم اخلاق باتفکردرباره ی اوضاع واحوالی که برای مردم مشترک است آغازمی کند، لیکن برای بحث های جامع تر از اینه فراتر معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند......ادامه مطلب
ما را در سایت معرفت شناسی...انسانها با امید بدون دلیل زنده هستند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : philo-problem-evil بازدید : 166 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 18:07